ماه لقا حکيمى «خانم جون جون»
محسن خان هاشمى «معظم الملک»
|
||||||||
معظم الملوک | مجید | حمید | عصمت | سعید |
ماه لقا حکيمى «ماهلقا حکیمی» بانوئى بسيار مقتدر، به «مادرشاهى» معروف بود چنانچه هنگاميکه دولت رضاشاه قانون نام خانوادگى را درايران به اجرا گذاشت تمام فرزندانش نام خانوادگى مادر را برگزيدند.
شوى ماه لقا «میرزا محسن خان معظم الملک» فرزند «میرزا هاشم تبریزی»، يکى از متمولترين رجال زمين دار دوره خود بود . بعد از عمرى کليه املاک وسيع خود راواقع درآذربايجان وقف کرد (املاک وقفى را ملا ها اداره ميکردند که پس ازتاسيس اداره اوقاف تصدى املاک وقفى ازدست ملايان خارج و بعهده اداره اوقاف سپرده شد که اين خود يکى ازدلايل عمده شورش و تحريکات و ملايان برضد انقلاب سفيد ونفاق با سلطنتمحمد رضاشاه بود).
معظم الملک انسان بسبا رحیم القلبی بود که اين خوى نيکوى اورا برخى از اعقابش به ارث برده اند. براى مثال گفته ميشود که او اموال خود را میبخشید و خانم جون جون براى جلوگيرى از اينکارها، او را درخانه زندانى ميکرد!
برطبق نوشته پشت تصوير ايشان که ابوالحسن حکيمى به مسعود قراجه داغى فرزند عصمت الملوک داده و براى مسعود بازگو کرده است. با عرض سپاس از مسعود، چکيده داستان را در زير ميآورم .
محسن خان معظم الملک منشى مخصوص شعاع السلطنه فرزند مظفرالين شاه (نايب السلطنه) درمدتى که شعاع السلطنه والى شيراز بود ، همراه نايب السلطنه بوده است و به همين سبب پسر دوم او، عبدالحميد حکيمى ، بين راه شيراز و تهران بدنيا آمد و بهمين علت بود که رحيم حکيمى «مشيرهمايون» درشيراز همسر اختيار کرد و وزير شعاع السطنه شد و خانواده اش درشيراز ماندند و شاخه شيرازى خانواده حکيمى را تشکيل دادند.
پس از برکنارى شعاع السطنه و خلع محمد على ميرزا، معظم الملک با وجدان خاص خود بتصور اينکه در اجراى احکام شعاع السطنه شريک بوده است کليه املاک گسترده خود را در آذربايجان بعنوان "رد مظالم" به اوقاف بخشيد که اين بخشش موجب بروز اختلافى بزرگ بين دو همسر گرديد.
معظم الملک نام خانوادگى هاشمى را برگزيد و ساير خاندان وى نام خانوادگى هاى ربيعيان، مقتدر و صادقى را برگزيدند.
حميد
شرح زندگی آن زمان به قلم پدر بزرگم عبدالحمیدحکیمی
در صفحه نخست قرآنی بدست نوشت مرحوم پدرم، نگاشته شده است «درتاریخ شانزدهم صفرالمظفر ١٣٢٠ هجری قمری» (۴ اردیبهشت ١٢٨١ و یا ۲۴ آوریل ١٩٠٢ میلادی) حین مراجعت از ماموریت در شیراز به تهران در میان راه پس از پشت سر گذاشتن اصفهان در کجاوه ئیکه حامل مادرم بوده است متولد شده ام. پدرم موسوم به محسن ملقب به «معظم الملک» فرزند هاشم فرزند ربیع از اهالی مازندران مقیم تبریر در آذربایجان بوده است که بسبب مصادره املاک موروثی توسط روحانیون مسلمان مقتدر و متـنفذ نـاگـزیـر بـه تـرک آذربـایجان بمنظور یافتن شغلی مناسب بطرف تهران رهسپار شده است.
در تهران به سمت منشی ویژه یکی از شاهزادگان دودمان قاجاریه بنام «شعاع السلطنه» در آمده است. وی ناگزیربا کلیه افراد خانوده اش در تمام ماموریتهای این شاهزاده، همراه بوده است. مادرم ماه لقا دختر ابوالحسن حکیمباشی ، پزشگ ویژه مظفرالدین میرزای ولیعهد مقیم تبریز، ومادر بزرگم دختر آصف الدوله قاجار بوده است. پدرم درسال ١٣١١ و مادرم درسال ١٣٣٧ هـجـری شـمسی درگـذ شـتـند کـه هـر دو در حـرم حضرت معصـومـه قـم بـخـاک سپرده شـده انـد.
پس ازمشروطیت پدرم بخدمت دستگاه دولت درآمد و در دفتر وزارت جنگ به منشیگری مشغول شد، که در نتیجه پیش آمد های زمان ویلیام شوستر مستشار آمریکائی وزارت مالیه و برکناری معتمدالسلطنه «پدر برادران وثوق الدوله و قوام السلطنه» از پیشکاری مالیه آذربایجان به سبب سوء استفاده های بیقاعده که میکرده است ، درجلسه هیئت دولت بین وزیر دارائی وقت «ابراهیم حکیمی – حکیم الملک» و وزیر جنگ «احمد قوام السلطنه» مشاجره زننده پیش آمده که منجر به کناره گیری هر دو وزیر گردید و پدرمن هم از دفتر وزارت جنگ به دفتر وزارتی وزارت معارف منتقل گردید که تا زمان درگذشت بهمین سمت باقی ماند. بخاطر دارم که وضع مالی دولت در آن سالها، ناراحتی و عدم اطمینان به آینده رابرای کارکنان دولت فراهم آورده بود. بـویژه پـس از برکـناری ویلیـام شوستر مالیه ایران دستخوش هرج ومرج گردید بطوریکه حقوق کارمندان دولت بصورت اجناس از قبیل غله و حبوبات و غیره پرداخت میشد!
آنچه از دوران کودکی بیاد دارم اینست که پس از انتقال از شیراز به تهران در دبستان همت در نزدیکی «باستیان» با دوبرادرم، مجید و سعید ، بخواندن ونوشتن پارسی پرداختیم.
عبدالحمید حکیمی در دهۀ ۱۹۸۰ ژنو
عکس های زیر را نوه معظم الملوک بانو زهرۀ بسیار گرامی لطف کرده اخیرا (دسامبر دو هزار و سیزده میلادی) فرستادند. از ایشان بسیار سپاسگزاریم.
دومین از چپ «خان بابا» معظم الملک با شاهزاه شعاع السلطنه قاجار (چهارمین از سمت راست)
ابوالحسن حکیمی برادر ماه لقل حکیمی و خواهرزاده اش دخت ماه لقا
فاطمه سلطان حکیمی «معظم الملوک»
خاندان پدری معظمالملک - پدر: «میرزا هاشم تبریزی» طبق یادماندههای عبدالحمید حکیمی. نامهای فرزندان برداشته از «تارنمای خاندان قراجهداغی» با سپاس از «مسعود قراجهداغی»
۱. محسن هاشمی معظم الملک
۲. مادر احتشام سلطان (همسر صادقی ) فرزندان ۱. احتشام سلطان ( رئیس آگاهی رضا شاه طیق نوشته یادنامه عبدالحمید حکیمی ) ۲. عبدالحسین مقتدر - معاون وزارت دارائی
فرزندان احتشام سلطان : ۱. نصرت خانم ( همسر سرلشگر سورنا ) ۲. مریم (همسر دکتر کیا) ۳. ناصر صادقی ۴. جواد صادقی
۳. نقی ربیعیان ( همسر خدیجه قراجه داغی ) فرزندان : ۱. بهروز ۲. یونس ۳. یعقوب ۴. مینو ( همسر سرتیب آذرمینا) ۵. ایوب ۶. محمدرضا
۴. تقی ربیعیان فرزندی نداشت
یک فرزند دختر دیگر هم بود که از ایشان اطلاعی در دستمان فعلا نیست.